معرفی اتاق بابا و کپی زدن از روی نامه ترفیع بابا
یک روز تو محل کار من بودیم و من با کامپیوتر مشغول بودم و تو روی میز من داشتی برای خودت مطالبی را می نوشتی. چون کاری به کارم نداشتی من نیز زیاد کنجکاو نبودم تا ببینم چکار داری می کنی. بعد از تمام شدن نوشته هایت و هنگامی که ازم چسب خواستی تا آنها را بر روی در بزنی، به نوشته هایت نگاه کردم و کلی خندیدم چون نامه بخش مبنی بر فعالیتهای این جانب به هیات ممیزه را از روی میز برداشته و عین آن را نوشته بودی و اضافه بر آن بر روی یک برگه، اتاقم را معرفی کرده بودی (به نحوه نوشتن کلمه اتاق نگاه کن، صدادارش کرده ای). بهت چسب دادم و تو آنها را پشت در زدی که در حال حاضر نیز موجود می باشند و هر کدام از همکاران وقتی اتاق من می آیند و آنها را می بینند کلی می خند...
نویسنده :
بابا
9:11